
عطار
شمارهٔ ۲۳
۱
چون درد و دریغ از دل ریشم بنشد
جان شد به دریغ ودرد خویشم بنشد
۲
گفتم که چو سایه میروم از پس او
این نیز چه سود چون ز پیشم بنشد
نظرات