عطار

عطار

شمارهٔ ۴۲

۱

غنچه که چو پسته لب شود خندانش

از کم عمری بر لبش آمد جانش

۲

چون نیست به جز نیست شدن درمانش

خون میبچکد به درد از پیکانش

تصاویر و صوت

نظرات