
عطار
شمارهٔ ۵
۱
خونی که ز تو درجگرم میگردد
میجوشد و گردِ نظرم میگردد
۲
چون شمع هزار اشک سرگردانی
بر رخ ریزم که بر سرم میگردد
نظرات