عطار

عطار

شمارهٔ ۱۳

۱

شمع آمد و گفت: در دلم خونم سوخت

کاتش همه شب درون و بیرونم سوخت

۲

این طرفه که آتشی که در سر دارم

چون آب ز سرگذشت افزونم سوخت

تصاویر و صوت

نظرات