عطار

عطار

شمارهٔ ۲۲

۱

شمع آمد و گفت: من نیم قلب مجاز

مومی که بود نقره چو قلبش بگداز

۲

گر قلب شود موم همان نقره بود

خود موم سر از پای کجا ماند باز

تصاویر و صوت

نظرات