
عطار
شمارهٔ ۲۹
۱
شمع آمد و گفت: جان نگر بر لبِ من
گردون به خروش آمد از یاربِ من
۲
وین طرفه که روز شادیم شب خوش کرد
در آتش و سوز چون بُود خود شبِ من
تصاویر و صوت

نظرات