
عطار
شمارهٔ ۴۳
۱
شمع آمد و گفت: اگر لبم پُرخنده است
بر خود خندم که چشم من گرینده است
۲
از سر تیزی سرم به پای افکنده است
کان سر تیزی ز آتش سوزنده است
تصاویر و صوت

نظرات