
عطار
شمارهٔ ۶۱
۱
شمع آمد و گفت: این تن لاغر همه سوخت
رفتم که مرا ز پای تا سر همه سوخت
۲
خشکم همه از دست شد و تر همه سوخت
اشکی دو سه نم بماند و دیگر همه سوخت
تصاویر و صوت

نظرات