
عطار
شمارهٔ ۶۵
۱
شمع آمد و گفت: هر که مردی بودست
سوزش چو من از غایتِ دردی بودست
۲
گر گریم تلخ هم روا میدارم
کز شیرینیم پیش خوردی بودست
نظرات