
عطار
شمارهٔ ۸
۱
پروانه به شمع گفت: کیفر بردیم
وز دستِ تو جان یک ره دیگر بردیم
۲
شمعش گفتا: کنون مترس از آتش
کان آتشِ سینه سوز با سر بردیم
نظرات