
عطار
شمارهٔ ۴۳
۱
عالم که امان نداد کس را نفسی
خوابیم نمود در هوا و هوسی
۲
ای بیخبرانِ خفته! گفتیم بسی
رفتیم که قدر ما ندانست کسی
نظرات