
عطار
شمارهٔ ۴۰
۱
چون سنگ وجود لعل شد کانم را
در میبینم قطرهٔ بارانم را
۲
برخاست دلم چنان که ننشیند باز
از بس که فرو نشاندم جانم را
نظرات