عطار

عطار

بخش ۸ - الحكایة و التمثیل

۱

بوسعید مهنه شیخ محترم

بود در حمام با پیری بهم

۲

سخت حمامی خوش ودمساز بود

زانکه آب و آتشش هم ساز بود

۳

پیر گفت ای شیخ حمامی خوشست

وز خوشی هم دلگشا هم دلکشست

۴

شیخ گفتش هیچدانی خوش چراست

گفت میدانم بگویم با تو راست

۵

چون درین حمام شیخی چون تو هست

خوش شد و خوش گشت و خوش آمد نشست

۶

شیخ گفتش زین بهت خواهم بیان

پای من چون آوریدی در میان

۷

پیر گفتش تو بگو شیخا جواب

کانچه تو گوئی جز آن نبود صواب

۸

گفت حمامیست خوش از حد برون

کز متاع جملهٔ دنیای دون

۹

نیست جز سطل و ازاری با تو چیز

وانگهی آن هر دو نیست آن تو نیز

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سعیدحدادی
۱۳۹۹/۱۱/۲۰ - ۱۸:۵۶:۲۴
ابوسعید ابوالخیر واقعا امام معصوم ما فارسی زبانان میتونه باشه و بی شک برای من یکی که اینچنین است واقعا انسان میتونه از ابوسعید معنای معنویتو عرفانو ابر انسانه پاکو مافوق قدرتو لمس کنه و لذت ببره واقعا بی خود نبوده که بزرگترین دانشمند تاریخ اسلام و شرق یعنی ابوعلی سینا گفته هرچه من میدانم او میبیند یعنی فراتر از دانستن!امیدوارم بخاطر تعصبات بیجا و نشناختن حقیقت بوسعید ابلهی نخواد منکرش بشه چونکه عطار به عشق ابوسعید استادنگرفتو هفت شهرعشقش بوسعیده...و اسراروالتوحیدو لطفا مطالعه کنید.