
عطار
بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل
۱
طالبی را کاو طلب میکرد راز
گفت یک روزی اویس پاکباز
۲
روی آن دارد که تو در راه بیم
تا که جان داری چنان باشی مقیم
۳
کاین همه خلق جهان را آشکار
گوییا تو کشتهٔ از درد کار
۴
تا نباشد این چنین دردی ترا
ننگ باشد خواندن مردی ترا
نظرات