عطار

عطار

بخش ۱۳ - الحكایة و التمثیل

۱

بوعلی طوسی ز عشق آشفته بود

همچو آب زر سخن میگفته بود

۲

عاقبت چون روز بس بیگاه شد

گفت دردا کاین سخن کوتاه شد

۳

زانکه روزی را که شب در پی بود

لایق این حرف هرگز کی بود

۴

صبر باید کرد تا روزی تمام

در رسد کانرا نباشد شب مدام

تصاویر و صوت

نظرات