
عطار
بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
۱
کاملی گفتست از پیران راه
هر که عزم حج کند از جایگاه
۲
کرد باید خان ومانش را وداع
فارغش باید شد از باغ وضیاع
۳
خصم را باید خوشی خشنود کرد
گر زیانی کرده باشی سود کرد
۴
بعد از آن ره رفت روز و شب مدام
تا شوی تو محرم بیت الحرام
۵
چون رسیدی کعبه دیدی چیست کار
آنکه نه روزت بود نه شب قرار
۶
جز طوافت کار نبود بر دوام
کار سرگردانیت باشد مدام
۷
تا بدانی تو که در پایان کار
نیست کس الا که سرگردان کار
۸
عاقبت چون غرق خون افتادنست
همچو گردون سرنگون افتادنست
۹
آنچه میجوئی نمیآید بدست
وز طلب یک لحظه مینتوان نشست
نظرات