عطار

عطار

بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

۱

آن یکی حمال خوش بنشسته بود

رشتهٔ حمالیش بگسسته بود

۲

سایلی گفتش چرا ای مرد خام

این چنین بیکار بنشستی مدام

۳

سیم از تو باز میافتد بسی

چون کند بی سیم بیکاری کسی

۴

پس زفان بگشاد حمال دژم

گفت باز افتد گر از من یک درم

۵

یک درم گر رفت صد من بار نیز

باز میافتد ز پشتم ای عزیز

۶

بار تا چندی کشی بی بار باش

گر دمی باقیست برخوردار باش

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
کوروش
۱۴۰۳/۰۵/۱۶ - ۱۹:۵۵:۳۲
زیبا بود