عطار

عطار

بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

۱

جاهلی میگفت احنف را متاب

گر یکی گوئی تو ده گویم جواب

۲

احنفش گفتا تو گر گوئی دهم

من یکی باتو نگویم این بهم

۳

خلق نبود این که تا یابی خبر

از فروتر کس شوی زیر و زبر

۴

چون حقارت بر نتابی از حقیر

چون کشی پس کبریای آن کبیر

۵

خلق چیست ز خلق خون نوشیدن است

باز ناپوشیدن و کوشیدن است

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
نیک روز
۱۳۹۹/۰۴/۰۹ - ۱۲:۱۷:۳۳
فکر می کنم در بیت آخر مصرع دوم باید جای کوشیدن و پوشیدن تغییر کند:خُلق چیست از خَلق خون نوشیدن استباز ناکوشیدن و پوشیدن است