
عطار
بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل
۱
بر شره میخورد مجنونی طعام
شکر حق میگفت شکری بردوام
۲
کای خداوندی که جان و تن ز تست
شکر تو از من طعام من ز تست
۳
تو طعامم میفرستی ز آسمان
شکر من بر میفرستم هر زمان
۴
میفرست اینجا فرو هر دم طعام
تا منت بر میفرستم بر دوام
۵
واسطه این قوم را برخاستست
قول ایشان لاجرم بس راستست
۶
چون نمیبینند غیری جز مجاز
جمله زو شنوند و زو گویند باز
نظرات