
عطار
بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
۱
کودکی با خویش تنها ساختی
جوز با خود جمله تنها باختی
۲
آن یکی پرسید از وی کای غلام
از چه تنها جوز میبازی مدام
۳
گفت میری دوست میدارم بسی
تا همه من میر باشم نه کسی
نظرات