عطار

عطار

بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل

۱

بود مجنونی نکردی یک نماز

کرد یک روزی نماز آغاز باز

۲

سایلی گفتش که ای شوریده رای

گوئیا خشنودی امروز از خدای

۳

کاین چنین گرمی بطاعت کردنش

سر نمیپیچی ز فرمان بردنش

۴

گفت آری گرسنه بودم چو شیر

چون مرا امروز حق کردست سیر

۵

میگزارم پیش او نیکو نماز

زآنکه او با من نکوئی کرد ساز

۶

کار گو چون مردمان کن هر زمان

تا کنم من نیز هم چون مردمان

۷

عشق میبارد ازین شیوه سخن

خواه تو انکار کن خواهی مکن

۸

شرع چون دیوانه را آزاد کرد

تو به انکارش نیاری یاد کرد

تصاویر و صوت

نظرات