عطار

عطار

بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

۱

صوفئی میرفت و جانی پرغمش

پای بازی زد قفائی محکمش

۲

چون قفای سخت خورد آنجایگاه

کرد آن صوفی مگر از پس نگاه

۳

مرد گفت از چه ز پس نگرندهٔ

کاینت باید خورد تا تو زندهٔ

تصاویر و صوت

نظرات