
عطار
بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
۱
دعوئی بد صوفی درویش را
سوی قاضی برد خصم خویش را
۲
صوفی آن دعوی چو کرد آنجایگاه
بیّنت را خواستش قاضی گواه
۳
رفت صوفی ودل از بند آورید
در گواهی صوفئی چند آورید
۴
قاضیش گفتادگر باید گواه
برد ده صوفی دگر آنجایگاه
۵
باز قاضی گفت ای مرد مجاز
صوفیان را می میار اینجا فراز
۶
زانکه هر صوفی که با خود آوری
یک تنند ایشان اگر صد آوری
۷
چون عدد نبود میان آن گروه
دو گواه آور نه زان آن گروه
۸
کاین گروهی اند چون یک تن شده
وز میانشان رسم ما و من شده
۹
هر که یک دم اوفتاد این جایگاه
تا ابد جاوید برخیزد ز راه
۱۰
نام او از هر دو عالم گم شود
همچو یک شبنم که در قلزم شود
تصاویر و صوت

نظرات
رسته
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.