
عطار
بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
۱
کاملی گفتست کز بیم گناه
گر نبودی پیش حاصل رنج راه
۲
یا زجان کندن بلا بودی و بس
یا عذاب گور بودی پیش و پس
۳
یا صراطستی و یا میزانستی
هرچه هستی آن همه آسانستی
۴
این همه سهل است اگر نبود فراق
چون بود فرقت دلی پر اشتیاق
۵
هر عذابی کان همی داند یکی
جمله در جنب فراقست اندکی
۶
تو چه دانی ای پسر سوز فراق
عاشقی داند دلی پراشتیاق
۷
تو چو عاشق نیستی دل مردهٔ
دعوی عشق از چه در سرکردهٔ
نظرات