عطار

عطار

بخش ۹ - الحكایة و التمثیل

۱

خواجهٔ اکافی آن برهان دین

گفت سنجر را که ای سلطان دین

۲

واجبم آید بتو دادن زکات

زانکه تو درویش حالی در حیات

۳

گر ترا ملک وزری هست این زمان

هست آن جمله ازان مردمان

۴

کردهٔ از خلق حاصل آن همه

بر تو واجب میشود تاوان همه

۵

چون از آن خود نبودت هیچ چیز

زین همه منصب چه سودت هیچ نیز

۶

از همه کس گرچه داری بیشتر

میندانم کس ز تو درویشتر

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
آرین
۱۳۹۶/۰۵/۰۳ - ۰۴:۳۰:۰۵
فکر میکنم بیت چهارم مصرع دوم (تا وان) صحیح نیست و بایست (تاوان) نوشته شود