
عیوقی
بخش ۲۶ - شعر گفتن گلشاه در هجر ورقه
۱
ایا نزهت و راحت جان من
دل و دیده و جان و جانان من
۲
تو درمان جانی و درد دلی
کجا رفتی ای درد و درمان من
۳
گسستندم از تو، نکردند رحم
برین خسته دو چشم گریان من
۴
ز درد دلم گشت رخساره زرد
ز غم گوژ شد سرو بستان من
۵
ز بهر درم به غریبی مرا
بدادند بی امر و فرمان من
۶
تو بر جان خود بر، مخور زینهار
که خوردند زنهار بر جان من
تصاویر و صوت

نظرات