
باباافضل کاشانی
رباعی شمارهٔ ۱۸۰
۱
ای تو به مجردی نرفته گامی
چهات زهرهٔ آن بود که جویی کامی
۲
تو درد فراق نیمه شب برده نهای
در صحبت او کجا رسی تا خامی
نظرات