باباطاهر

باباطاهر

دوبیتی شمارهٔ ۹۲

۱

غمم غم بی و همراز دلم غم

غمم همصحبت و همراز و همدم

۲

غمت مهله که مو تنها نشینم

مریزا بارک الله مرحبا غم

تصاویر و صوت

سید جابر موسوی صالحی :

نظرات

user_image
۲۰۱۳
۱۳۹۲/۰۳/۰۱ - ۰۸:۰۱:۰۸
بابا طاهر در این دو بیتی با غم چه عشق بازی که نکرده است؟مریزا غم مرحبا غم مرحبا
user_image
ناشناس
۱۳۹۳/۰۱/۲۴ - ۰۶:۲۴:۲۳
عشقم اون کتابی که بهت دادم ازاون قایم کن!باباطاهرمن
user_image
حمید
۱۳۹۴/۰۹/۲۷ - ۱۱:۵۳:۳۸
ممکنه لطفا معنای واژه "مهله" رو ذکر کنید؟
user_image
س ، م
۱۳۹۴/۰۹/۲۷ - ۱۱:۵۹:۴۰
گویا به مرنای مهلت باشد ، حمید خانغم تو مهلتی ست که من تنها باشم
user_image
س ، م
۱۳۹۴/۰۹/۲۷ - ۱۲:۰۲:۱۳
تصحیحنه مانای مهلت باشد ، مهلة
user_image
کیوان
۱۳۹۵/۰۴/۰۷ - ۰۹:۳۰:۱۱
مهله در زبان لری به معنای نمیگذارد میباشد
user_image
روفیا
۱۳۹۵/۰۴/۰۷ - ۱۳:۰۹:۱۶
بلی کیوان گرامیمعنای مهله را به درستی بیان کردید، هرچند مولانا که لر نبود نیز از این واژه استفاده کرده بود :صلح کن با این پدر عاقی بهلتا که فرش زر نماید آب و گل یعنی عاق شدن را بگذار و به عبارت خودمانی بیخیال عاق شدن شو!
user_image
گمنام
۱۳۹۵/۰۴/۰۷ - ۲۲:۰۰:۱۷
روفیای گرامی، مصدر هشتن ( هلیدن) را هنوز کرمانیان صرف میکنند همانند بسیاری فعل های کهن دیگر مانند تمباندن ، خراب کردن ، و تمبیدن خراب شدن و واژه ای زیبا و باب دل شما و دکتر کیخا "" تو تمب ، تو تم ""از درون تمبیدن ،خراب شدن برای "افسردگی های درون زا" . واین نه تنها در درون آدمیان که درون کاریزهای کهن نیز رخ میدهد، تو تم میکنند واز آب دادن باز می مانند. باری؛ بهل ! بگذار ( بل )، نملم ( نمی هلم ، نمی گذارم)و کرمانیان البته لر نیستند و به گمانم شیخ هم در بیتی منسوب به او: چو ....اندر شکم پیچد فرو هل !!که باد اندر شکم باری است بر دل .ببخشایید نقل کفر هم کفر نیست.
user_image
روفیا
۱۳۹۵/۰۴/۰۸ - ۱۶:۰۷:۲۶
بسیار خوب!"توتمب" را خوب آمدید! چیزی مانند فروپاشی است، نوعی پاشیدن است که با پخش و پلا شدن همراه است و نوعی پاشیدن به درون صورت میگیرد در مورد سازه های استوانه ای مانند کاریز و دیگر سازه های میان تهی!و این همان فروپاشی است! راستی مستندی به یاد ماندنی درباره کاریزهای ایران در برنامه آپارات دیدم و چیزی شبیه به توتمبیدن کاریز را به یاد می آورم. این "بل" که فرمودید در مازندرانی نیز به کار می رود و گاه به معنای let me است "بل بورم" یعنی let me go، بگذار تا بروم! ولی "بل اونجه" یعنی put there،بگذار آنجا!درست مانند "گذاشتن" پارسی که هر دو معنای put و let را می تواند داشته باشد.
user_image
گمنام
۱۳۹۵/۰۴/۰۸ - ۱۹:۲۱:۳۶
بسیار خوب! هشتن را کرمانیان نیز به هر دو مانا به کار می برندیادش گرامی که می خواند:" فاتلو بل بمیرم به غم تو اسیرم و...... " ودریغا مرد بی اجازه فاتلو ( فاطمه)کشتندش ، دژخیمان ، جوان بود ، بی گناه و فاتلو داغدار ، سیه پوش.
user_image
نادر..
۱۳۹۶/۰۳/۰۷ - ۱۲:۲۳:۰۳
مرحبا غم..بغل گیرم به شبها زانوی غمفشارد گردنم را بازوی غمبه صحرای دل ناشادم ای دوست سراسر موج خون از جادوی غم!***دریغ از وصل مو آزرم داریز صحبت با محِبت شرم داریبنالم تا سحر باشد که بینمنگاهی از محَبت گرم داری***اگر دردیست بی درمان، غم یاررهِ وصلیست بی هجران، غم یارخوشا بلبل به خون از خنجر خارکلید گنج بی پایان، غم یار..
user_image
معین گلابی
۱۳۹۶/۰۷/۰۵ - ۱۱:۱۳:۰۲
درود . " هَشْتَنْ " در قمشه (شهرضا) ی اصفهان هم هنوز کاربرد دارد .کتابا هشتم تو طاخچه=کتاب را گذاشتم تو طاقچهفلونی هشت بِچِش بِرِد جنگ=فلانی گذاشت بچه اش به جنگ برهو در مثنویِ محلیِ دیگر از "پریش قمشه ای" که با ردیف "چه هشته بود؟ " می باشد :تو کا تمباکو نداشتی ، آتیشود چه "هشته" بود؟!سگه تو حالی خودوش بود ، کیش کیشود چه "هشته" بود؟!
user_image
سید محمد مهدی شریفی حسینی
۱۳۹۸/۰۲/۱۳ - ۲۱:۵۵:۳۰
مصباح الشریعة ـ فیما نسبه الی الإمام الصادق علیه السلام ـ : الحُزنُ مِن شِعارِ العارِفینَ ، لکَثْرَةِ وارِداتِ الغَیبِ علی سَرائرهِم ، و طُولِ مُباهاتِهِم تَحتَ سِتْرِ الکِبْریاءِ ··· و لَو حُجِبَ الحُزنُ عن قُلوبِ العارِفینَ ساعةً لاسْتَغاثُوا ، و لَو وُضِعَ فی قُلوبِ غَیرِهِم لاسْتَنْکَروهُ .حدیثمصباح الشریعة ـ در آنچه به امام صادق علیه السلام نسبت داده است ـ : حزن [همچون جامه زیرین ]همواره با عارفان است؛ به سبب کثرت واردات غیبی بر دلهایشان، و افتخار بسیارشان بر زیر پوشش کبریا بودن ··· اگر اندوه، لحظه ای از دلهای عارفان کنار رود، دست به استغاثه بر می دارند و اگر در دلهای دیگران نهاده شود، آن را خوش ندارند .
user_image
شروین
۱۳۹۸/۰۵/۲۰ - ۰۶:۲۳:۲۰
غمم غم مونسم غم حاصلم غمشب و روزم غم و آه دلم غممگر اندوده اند از غم گِل منکه تا آخر غم و از اولم غمزنده یاد فاطمه مهدی زاده (زهره)
user_image
حمید
۱۳۹۸/۰۷/۱۵ - ۰۵:۲۱:۲۵
با سلام و احتراماستاد دادبه در آلبوم سوگ شعر رو اینگونه خوندن :غمم غم بی و همراز غمم غمبغیر از غم ندارم یار و همدمغمم نهله که مو تنها نشینممریزاد بارکلا مرحبا غم
user_image
عبدی
۱۳۹۹/۱۰/۱۲ - ۱۶:۱۵:۳۱
مهله نیست نهله است یعنی نگذارد بعد هم لری نیست لکی است .
user_image
محمد سیاوشان
۱۴۰۰/۱۱/۲۰ - ۰۲:۳۰:۵۰
فکر کنم این شعر به صورت زیر درستتر و البته زیباتر است: غمم غم بی و غمخوار غمم غمغمم همصحبت و همراز و همدمغمم نهله که مو تنها بمونممریزا بارک الله مرحبا غم
user_image
ایمان کیانی
۱۴۰۰/۱۲/۱۸ - ۱۴:۵۹:۵۷
استاد افتخای با نی استاد محمد موسوی اجرا کرده‌اند؛ بینظیر. 
user_image
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
۱۴۰۱/۰۲/۲۰ - ۱۵:۱۴:۰۶
مَهله و نَهله هر دو صحیح است   این کلمه با شکل ها و ساخت های مختلف در اکثر استان های جنوبی ایران استفاده می شود و اختصاص به استان خاصی ندارد در عربی هم استفاده می شود کلمه مُهلت در عربی از همین ریشه است و مَهِّلِ الکافرین أمهلهم رویدا  
user_image
یوسف شیردلپور
۱۴۰۳/۰۵/۱۶ - ۱۵:۴۷:۱۳
وای وای چه ها که نمی‌کند این دو بیت الماس گونه بابا وچه وجدی میده نوای ملکوتی فرازمینی استاد شجریان بااون لطائف و سوز ماورایی شان از دوستان خواهش مندم که حتما البته جسارتا این اجرای استاد شجریان را گوش کنند تا پی پرند به اوج لذت معنوی یک اثر فاخر و ناب تازه مریزاد مرحبا چه چه شروعی دیگر پیدا می‌کند شک نکنید 💯💯💞💞💞