
شیخ بهایی
رباعی شمارهٔ ۵۸
۱
بی روی تو، خونابه فشاند چشمم
کاری به جز از گریه، نداند چشمم
۲
میترسم از آنکه حسرت دیدارت
در دیده بماند و نماند چشمم
نظرات
سید یعقوب