شیخ بهایی

شیخ بهایی

بخش ۱۶ - سال بعض العارفین عن بعض المنعمین عن قدر سعیه فی تحصیل الاسباب الدنیویة و تقصیرة عن اسباب الاخرویة

۱

عارفی از منعمی کرد این سؤال:

کای تو را دل در پی مال و منال

۲

سعی تو، از بهر دنیای دنی

تا چه مقدار است؟ ای مرد غنی!

۳

گفت: بیرون است از حد شمار

کار من این است در لیل و نهار

۴

عارفش گفت: این که بهرش در تکی

حاصلت زان چیست؟ گفتا: اندکی

۵

آنچه مقصود است، ای روشن ضمیر!

برنیاید زان، مگر عشر عشیر

۶

گفت عارف: آن که هستی روز و شب

از پی تحصیل آن، در تاب و تب

۷

شغل آن را قبلهٔ خود ساختی

عمر خود را بر سر آن باختی

۸

آنچه او می‌خواستی، واصل نشد

مدعای تو از آن، حاصل نشد

۹

دار عقبی، کان ز دنیا برتر است

وز پی آن، سعی خواجه کمتر است

۱۰

چون شود حاصل تو را چیزی از آن؟

من نگویم، خود بگو، ای نکته‌دان!

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
طربستان
۱۳۸۸/۰۵/۱۸ - ۱۱:۴۵:۵۰
بیت اول:غلط: این سالدرست: این سؤال
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.