
شیخ بهایی
بخش ۱۷ - فی ذم من یتفاخر بتقرب الملوک مع أنه یزعم الانخراط فی سلک أهل السلوک
۱
نان و حلوا چیست، دانی ای پسر؟
قرب شاهان است، زین قرب، الحذر
۲
میبرد هوش از سر و از دل قرار
الفرار از قرب شاهان، الفرار
۳
فرخ آنکو رخش همت را بتاخت
کام از این حلوا و نان، شیرین نساخت
۴
قرب شاهان، آفت جان تو شد
پایبند راه ایمان تو شد
۵
جرعهای از نهر قرآن نوش کن
آیهٔ «لا ترکنوا» را گوش کن
۶
لذت تخصیص او وقت خطاب
آن کند که ناید از صد خم شراب
۷
هر زمان که شاه گوید: شیخنا!
شیخنا مدهوش گردد، زین ندا
۸
مست و مدهوش از خطاب شه شود
هر دمی در پیش شه، سجده رود
۹
میپرستد گوییا او شاه را
هیچ نارد یاد، آن الله را
۱۰
الله الله، این چه اسلام است و دین
شرک باشد این، به ربالعالمین
تصاویر و صوت

نظرات