
شیخ بهایی
بخش ۹ - فیالفطره
۱
ای لوای اجتهاد افراشته
روزهٔ هر روز، عادت ساخته
۲
اهل وحدت را به شقوت کرده حکم
بستهشان در ربقهٔ صم و بکم
۳
هان، مشو مغرور بر افعال خود
هان مشو مسرور بر احوال خود
۴
این عبادتهای تو مقبول نیست
تا ندانی عاقبت، کار تو چیست
۵
ای بسا نعلی که وارون بسته شد
شیشهٔ امن نفوس اشکسته شد
۶
گبر چندین سالهای در حین نزع
کرد بر حقیقت اسلام، قطع
۷
عابدی با شد و مد و کش و فش
بهر ترسا بچهای شد، بادهکش
۸
کار با انجام کار است و سرشت
ختم کاشف، از سرشت خوب و زشت
۹
ای بسا بدطینت و نیکوخصال
ای بسا خوش طینت و ناخوش فعال
۱۰
طینت بد، آنکه در علم ازل
رفته از وی ختم بر کفر و دغل
تصاویر و صوت


نظرات