
شیخ بهایی
بخش ۶ - فی المناجاة و الشوق الی صحبة أصحاب الحال و ارباب الکمال
۱
عشاق جمالک احترقوا
فی بحر صفاتک قد غرقوا
۲
فی باب نوالک قد وقفوا
و بغیر جمالک ما عرفوا
۳
نیران الفرقه تحرقهم
أمواج الادمع تغرقهم
۴
گر پای نهند به جای سر
در راه طلب، ز یشان بگذر
۵
که نمیدانند ز شوق لقا
پا را از سر، سر را از پا
۶
من غیر زلالک ما شربوا
و بغیر جمالک، ما طربوا
۷
صدمات جمالک، تفنیهم
نفحات وصالک، تحییهم
۸
کم قد احیوا، کم قدمات
عنهم، فیالعشق روایات
۹
طوبی لفقیر رافقهم
بشر لحزین وافقهم
۱۰
یارب، یارب که بهائی را
آن عمر تباه ریائی را
۱۱
خطی ز صداقت ایشان ده
توفیق رفاقت ایشان ده
۱۲
باشد که شود ز وفامنشان
نه اسم و نه رسم، نه نام و نشان
نظرات
م ش