ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

شمارهٔ ۴۴ - مرغ خموش

۱

یک مرغ سر به زیر پر اندر کشیده است

مرغی دگر نوا به فلک برکشیده است

۲

یک مرغ سر به دشنهٔ جلاد داده است

یک مرغ از آشیانه خود سرکشیده است

۳

یک‌ مرغ‌، جفت‌ و جوجه به‌ شاهین‌ سپرده‌ است

یک مرغ جفت و جوجه ببر درکشیده است

۴

یک مرغ‌، پر شکسته و افتاده در قفس

یک مرغ‌، پر به گوشهٔ اختر کشیده است

۵

یک مرغ صید کرده و یک مرغ صید او

از پنجه‌اش به قهر و به کیفرکشیده است

۶

مرغی به آشیانه کشیده است آب و نان

ای مرغ آشیانه در آذرکشیده است

۷

مرغی جفای حادثه دیده‌است روز و شب

مرغی جفای حادثه کمتر کشیده است

۸

مرغی ز وصل گل‌ شده سرمست و مرغکی

ز آسیب خار، ناله مکررکشیده است

۹

قربان مرغکی که ز سودای عشق گل

از زخم نوک خار، به‌خون برکشیده است

۱۰

یا چون بهار از لطمات خزان جور

سر زبر پر نهفته و دم درکشیده است

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ملک الشعرای بهار (بر اساس نسخه چاپ ۱۳۴۴) - تصویر ۳۹۴

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۳/۱۲/۲۳ - ۱۶:۲۷:۲۷
فرم صحیح بیت ششم : مرغی به آشیانه کشیده است آب و نانیک مرغ آشیانه در آذر کشیده است
user_image
ناشناس
۱۳۹۳/۱۲/۲۳ - ۱۶:۲۸:۰۱
فرم صحیح بیت ششم : مرغی به آشیانه کشیده است آب و نانیک مرغ آشیانه در آذر کشیده است