
ملکالشعرا بهار
شمارهٔ ۱۵
۱
همین نه ازستم چرخ شهرآمل سوخت
کهازعطش بهری امسال سبزه وگل سوخت
۲
بجای شمع برافروخت در چمن گل سرخ
بجای شهپر پروانه بال بلبل سوخت
۳
به باغ، بید معلق زتشنگی چون شمع
گرفت لرزه و ازپای تا به کاکل سوخت
۴
تو ای سحاب کرم قطرهای فشان بر خاک
که چهرلاله سیه گشت وزلف سنبل سوخت
۵
ز حال خلق تغافل بس است ای وزرا
که خانمان ضعیفان ازین تغافل سوخت
۶
به کار ملک تعلل بس است ای امرا
که شهر دلکش آمل ازبن تعلل سوخت
۷
به داغ هیچ عزیزی خدا نسوزاند
هرآن دلی که بر احوال شهرآملسوخت
۸
بهارگفت توکل به حق کنید دربغ
کهبرق غفلتماخرمنتوکلسوخت
تصاویر و صوت

نظرات