
ملکالشعرا بهار
شمارهٔ ۳۱
۱
در مَسیلِ مَسکَنَت خُفتیم و چندی برگذشت
سر ز جا برداشتیم اکنون که آب از سر گذشت
۲
تیغ بر سر خورده فرهادا برآور سر ز خواب
کآفتاب از تیغ کوه بیستون اندر گذشت
۳
اهرمن مُلکِ سلیمانِ پیمبر غصب کرد
دیو بر بنگاهِ کیکاوسِ نامآور گذشت
۴
پیش این روز سیه، گشتند بالله روسفید
روزهایی کز سیهبختی برین کشور گذشت
۵
هست بالله سهل و آسان پیش دزد خانگی
زحمت دزدی که از بام آمد و از در گذشت
۶
تازه گشت از فرقهٔ قزّاق در دوران ما
آنچه از خیلِ غُزان در دورهٔ سنجر گذشت
۷
در دهانِ اهلِ دانش فرقهٔ غُز خاک ریخت
وای خاکم بر دهان بر ما از آن بدتر گذشت
۸
هیچ نگذشت از ستم بر ما ز چنگیز مغول
کز رضاخان ستمکار ستمگستر گذشت
تصاویر و صوت

نظرات
شاپور بختیار
علی توانائی جبارزاده