ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

شمارهٔ ۳۶

۱

باد بر آن دو سر طرهٔ شبرنگ افتاد

حذر ای دل که میان دو سپه جنگ افتاد

۲

خط بر آن روی نکو دست تطاول بگشود

آه و صد آه که آن آینه را زنگ افتاد

۳

خون دل شد عوض باده به کام من مست

بس که در ساغرم از بام فلک سنگ افتاد

۴

گفتم آید اثری در دلش از ناله و آه

وه که آه از اثر و ناله ز آهنگ افتاد

۵

پیش آن قد خرامنده و آن عارض پاک

گل و سرو و چمن از جلوه و از رنگ افتاد

۶

داغ هجر است که بینی به دل لاله رسید

شور عشق است که بینی به سر چنگ افتاد

۷

گفته ی حافظ و سعدی نکند گوش‌ ، بهار

هرکه را نسخه‌ای از شعر تو در چنگ افتاد

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ملک الشعرای بهار (بر اساس نسخه چاپ ۱۳۴۴) - تصویر ۱۰۵۶
عندلیب :

نظرات