ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

شمارهٔ ۳۷

۱

تا به کنج لبت آن خال سیه‌رنگ افتاد

نافه را صدگره از خون به دل تنگ افتاد

۲

آن نه خط است برآن عارض پرنقش و نگار

رنگ محویست که در دفتر ارژنگ افتاد

۳

سیب از آسیب‌جهان‌رست که همرنگ تو شد

گشت نارنج ز غم زردکه نارنگ افتاد

۴

دررهت چشم من از هفته به هفتادکشید

در پی‌ات کار من ازگام به فرسنگ افتاد

۵

نرگس‌ از چشم تو چون برد حسد، کور آمد

سرو با قد تو چون خاست بپا، لنگ افتاد

۶

از دل گمشدهٔ خوبش فرو بستم چشم

تا مرا دامنت ای گمشده در چنگ افتاد

۷

دانم اندر دل سخت تو نکرده است اثر

نالهٔ من که ازو خون به دل تنگ افتاد

۸

کرد چون همره چنگ این غزل آهنگ‌، بهار

چنگ دردل زد و با چنگ هم آهنگ افتاد

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ملک الشعرای بهار (بر اساس نسخه چاپ ۱۳۴۴) - تصویر ۱۰۵۶
عندلیب :

نظرات