ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

شمارهٔ ۴۷

۱

مشتاقی و صبوری با هم قرین نباشد

این باشد آن نباشد آن باشد این نباشد

۲

با انگبین لبت را سنجیده‌ام مکرر

شهدی که در لب توست در انگبین نباشد

۳

قومی به فکر مشغول قومی به دین گرفتار

غافل که آنچه‌ جویند در کفر و دین نباشد

۴

در نکتهٔ دهانت هر کس کند گمانی

تا تو سخن نگویی کس را یقین نباشد

۵

ماه فلک ز حسنت خواهد برد نصیبی

ورنه همیشه سیرش گرد زمین نباشد

۶

خواهم سر ارادت سایم بر آستانت

شرمنده‌ام که چیزیم در آستین نباشد

۷

یابد ز دام زلفش صید دلم رهایی

گر چشم صیدگیرش اندر کمین نباشد

۸

با ترکتاز چشمش نیکو مقاومت کرد

حقا که چون دل من حصنی حصین نباشد

۹

گفتم بهار مسکین خواهد گلی ز باغت

گفتا خزان رسیده است گل بعد از این نباشد

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ملک الشعرای بهار (بر اساس نسخه چاپ ۱۳۴۴) - تصویر ۱۰۵۰
عندلیب :

نظرات

user_image
خادمی
۱۳۹۴/۱۱/۲۳ - ۰۵:۴۴:۰۳
مصرع نخست این بیت ظاهرا به لحاظ وزنی مشکل دارد:خواهم سایم سر ارادت بر آستانتشرمنده‌ام که چیزیم در آستین نباشد
user_image
سمانه ، م
۱۳۹۴/۱۱/۲۳ - ۰۸:۳۰:۲۳
خواهم سر ارادت سایم بر آستانتبا درود
user_image
ســراج
۱۳۹۷/۰۹/۰۳ - ۱۲:۲۷:۲۷
بی کران درود و مهر،لطفاً بیت ششم مصرع اول تصحیح بفرماییدخواهم سر ارادت سایم بر آستانت ...24.11.2018
user_image
سعادت پنجشیری
۱۳۹۸/۰۴/۰۲ - ۱۱:۰۰:۳۸
خواهم سر ارادت سایم بر آستانتآن بیت اینطور است
user_image
حیدریان
۱۴۰۰/۰۴/۲۴ - ۰۸:۲۳:۱۶
خواهم سر ارادت سایم بر آستانت