
ملکالشعرا بهار
شمارهٔ ۵۶
۱
دعوی چه کنی؟! داعیهداران همه رفتند
شو بار سفر بند که یاران همه رفتند
۲
آن گرد شتابنده که در دامن صحراست
گوید: «چه نشینی؟! که سواران همه رفتند»
۳
داغ است دل لاله و نیلی است بِرِ سرو
کز باغ جهان لالهعذاران همه رفتند
۴
گر نادره معدوم شود هیچ عجب نیست
کز کاخ هنر نادرهکاران همه رفتند
۵
افسوس که افسانهسرایان همه خفتند
اندوه که اندوهگساران همه رفتند
۶
فریاد که گنجینهطرازان معانی
گنجینه نهادند به ماران، همه رفتند
۷
یک مرغ گرفتار در این گلشن ویران
تنها به قفس ماند و هزاران همه رفتند
۸
خون بار بهار از مژه در فُرقت احباب
کز پیش تو چون ابر بهاران همه رفتند
تصاویر و صوت

نظرات
علی
محمد مولانا
پاسخ: با تشکر، با دیوان بهار چاپ انتشارات نگاه مقایسه شد، متن مورد نظر شما در پاورقی به عنوان بدل آورده و متن حاضر در اینجا را به عنوان متن اصلی.
ع . فرزین
ع . فرزین
س.ک.مدنی
مسیح غلامرضایی
وفایی
وفایی
جعفر خوانساری
جعفر خوانساری
محسن فیروزی
حفیظی
حفیظی
بابک صلاحی نژاد
حدیثه نیتی