ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

شمارهٔ ۷۵

۱

دل سوی مهر می کشد و مهر سوی دل

جایی که مهر نیست مکن جستجوی دل

۲

دل گوشت‌پاره‌ای که بجنبد به سینه نیست

منگر چنین ز چشم حقارت به سوی دل

۳

بحث بهشت و دوزخ و آشوب کفر و دین

چون بنگرند نیست مگر گفتگوی دل

۴

افلاک را به لرزه فکندی بهر نفس

گر آمدی ز پرده برون هایهوی دل

۵

ما را نوید افسر شاهی مده که ما

در کنج انزوا نبریم آبروی دل

۶

الا که آرزوی دلی را برآوریم

ما را نبود و نیست دگر آرزوی دل

۷

دشنام تلخ و روی ترش دلنشین‌ترست

ما را ز خنده‌ای که نباشد ز روی دل

۸

دیدی چگونه جام سراپای خنده شد

آن‌دم که شیشه قهقهه کرد از گلوی دل

۹

بر لوح دل رموز محبت نوشته‌اند

ما خوانده‌ایم و کرده ز بر پشت و روی دل

۱۰

واقف شود ز معنی دل هرکه چون «‌بهار»

بگذاشت جان و جاه و جوانی به روی دل

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ملک الشعرای بهار (بر اساس نسخه چاپ ۱۳۴۴) - تصویر ۱۰۶۱
عندلیب :
طاهره خان پور :

نظرات