ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

شمارهٔ ۸۱

۱

ز نادرستی اهل زمان شکسته شدیم

ز بس که داد زدیم آی دزد خسته شدیم

۲

ز عشق دست کشیدیم و بهر کشتن خویش

به پایمردی اغیار دسته دسته شدیم

۳

خراب گشت وطنخواهی از من و تو بلی

میان میوهٔ شیرین زمخت هسته شدیم

۴

سری به‌دست شمال و سری به دست جنوب

بسان رشته در این کشمکش گسسته شدیم

۵

چو رشته‌ای که به جهد از میان گسسته شود

جدا شدیم ز خویش و به غیر بسته شدیم

۶

ز بی‌حیایی اغیار و بی‌وفایی یار

به جان دوست که یکباره دل‌شکسته شدیم

۷

من و بهار به نیروی عشق ازین غرقاب

بساط خویش کشیدیم و فر خجسته شدیم

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ملک الشعرای بهار (بر اساس نسخه چاپ ۱۳۴۴) - تصویر ۱۰۶۴
عندلیب :

نظرات

user_image
مجتبی
۱۳۹۶/۰۶/۲۲ - ۰۸:۴۲:۳۴
در بیت پنجم واژه ی خویش اشتباها خوبش نوشته شده است.