
ملکالشعرا بهار
شمارهٔ ۸۲
۱
وقت آنست که بر سبزه مقامی بکنیم
بزمی آراسته و شرب مدامی بکنیم
۲
نیک فالی است که در غرّهٔ شوال به مهر
ماه را نو به خط سبز غلامی بکنیم
۳
مفتی شهر خراب از می نابست بیا
کاقتدایی ز ارادت به امامی بکنیم
۴
لله الحمد که این عاشقی و شرب مدام
نگذارند که ما فعل حرامی بکنیم
۵
شحنه با شیخ به جنگ است بیا تا من وتو
اندرین فرصت کم عیش تمامی بکنیم
۶
موسم عربده و رقص و نشاط است ولی
چرخ گردان نگذارد که قیامی بکنیم
۷
نگذاریم به گیتی اثر از جور رقیب
گر درین عشق خطرناک دوامی بکنیم
۸
حالیا مصلحت آنست که اندر همه شهر
هرکرا صورت خوبیاست سلامی بکنیم
۹
افسر ماه مکلل شود از شعر بهار
گر زخاک در او کسب مقامی بکنیم
تصاویر و صوت

نظرات