ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

شمارهٔ ۹۷

۱

نهاده کشور دل باز رو به ویرانی

که دیده مملکتی را بدین پریشانی

۲

دلا مکن گله از کس که خوار و زار شود

هر آن که‌ شد چو تو سرگشته در هوسرانی

۳

ز تار زلف سیاه تو روز مشتاقان

بود سیاه‌تر از روزگار ایرانی

۴

به پاس هستی ایرانیان برآور سر

ز خاک نیستی‌، ای اردشیر ساسانی

۵

ببین به کشور ایران و حال تیرهٔ او

که پست و خوار و زبون باد جهل و نادانی

۶

بهار بندهٔ حق باش و پادشاهی کن

که بندگان حقیقت کنند سلطانی

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ملک الشعرای بهار (بر اساس نسخه چاپ ۱۳۴۴) - تصویر ۱۰۷۰
عندلیب :

نظرات