ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

شمارهٔ ۱۲۴ - گله از قوام‌السلطنه

۱

من با تو حق صحبت دیرینه داشتم

گنجی نهان ز مهر تو در سینه داشتم

۲

با دوستان خواجه مرا بود دوستی

وز دشمنان خواجه به دل کینه داشتم

۳

در شادی و مصیبت و در عزل و در عمل

با خواجه حشر شنبه و آدینه داشتم

۴

روشن‌دل و موافق و یکروی و راستگوی

در محضر تو صورت آئینه داشتم

۵

از دشمنان خواجه کشیدم جفا، ولی

با دوستان خواجه حسابی نداشتم

۶

تنها برای خدمت و غمخواری تو بود

گر رغبتی به شرکت کابینه داشتم‌

۷

خوردی فریب حاسد و دیوانه و سفیه

کز هر سه برخلاف تو پیشینه داشتم

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ملک الشعرای بهار (بر اساس نسخه چاپ ۱۳۴۴) - تصویر ۱۱۰۷
عندلیب :

نظرات