ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

شمارهٔ ۱۷۹ - در هجو کسی که بهار را حبس کرد

۱

من و تو هر دو ای ...

دو جوانیم شوخ و مندیلی

۲

تو کنون از وجوه هندوستان

زر ستاندستی و کنی پیلی

۳

به رخ خود پی فریب عوام

شکلکی بسته‌ای تو تبدیلی

۴

تو مرا حبس می‌کنی آوخ

شرم بادت ز ننگ فامیلی

۵

چون مرا بینی و تو را بینم

هر دومان می‌شویم پاتیلی

۶

تو از آن اخم‌های اجمالی

من ازین خنده‌های تفصیلی

۷

خندهٔ من چو شیر شرزهٔ نر

اخم تو چون جهود تنزیلی

۸

کاین پس از اخم می کند نغ‌نغ

وآن پس از خنده می‌زند سیلی

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ملک الشعرای بهار (بر اساس نسخه چاپ ۱۳۴۴) - تصویر ۱۱۶۷

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۷/۱۳ - ۱۲:۰۱:۵۵
در بیت اول، مصرع اول، فکر میکنم واژه "ضیاء الدین" حذف شده که البته شاید به صلاحدیدی انجام شده. تا آنجایی که میدانم این شعر خطاب به سید ضیاء الدین طباطبایی نوشته شده.در بیت یکی مانده به آخر، مصرع اول هم ، عبارت "شیر شرزه" درست نوشته نشده است. با تشکر