ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

شمارهٔ ۲۹ - به منکر عشق

۱

سختم عجب آید ز خلقت زن

کایزد را زین کرده ملتمس چیست

۲

دوشیزه به شوهر چو رفت‌، دیگر

او را به پسر زادن این هوس چیست

۳

زهدان چو شود از جنین گرانبار

آن شادی حبلی به‌هر نَفَس چیست

۴

با آن همه سنگینی و مشقت

این بستگی و انقیاد کس چیست

۵

چون مرغ جنین از قفس برآمد

دیگر بوی این علقهٔ قفس چیست

۶

از بهر یکی کودکی‌، عروسی

از هیچ تحمل نکرده بس‌، چیست

۷

شب گوش نهادن به ناله طفل

چون قافله بر نالهٔ جرس چیست

۸

لالایی محزون که از سموات

صوت ‌ملکش ‌داده باز پس چیست

۹

تا دست بجنباندش دمادم

گهواره نهادن به دسترس چیست

۱۰

گر نیمشبی از تبی بجنبد

جنبیدن‌ و جستن ‌به‌ خار و خس چیست

۱۱

رفتن پی داروی او شبانه

چون موس عمران‌ پی قبس چیست

۱۲

در پاس وی از خواب و خورگذشتن

مانند یکی نامور عسس چیست

۱۳

تا طفل کلان گردد و شود پیر

دل بازنهادن بدو و بس چیست

۱۴

من ‌سخت فرومانده‌ام در این راز

کاین‌معنی‌اگرعشق‌نیست‌پس‌چیست‌؟

۱۵

ور عشق نزاید از این میانه

خود زاین‌همه پیرایه ملتمس چیست‌؟‌!

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ملک الشعرای بهار (بر اساس نسخه چاپ ۱۳۴۴) - تصویر ۱۰۷۷
عندلیب :

نظرات