
ملکالشعرا بهار
شمارهٔ ۳۹ - برف
۱
ابری به خروش آمد چون قلزم مواج
بر روی زمین بیخت هزاران ورق عاج
۲
گویا فلک امروز بریزد به سر خلق
پس ماندهٔ آن شیر برنج شب معراج
۳
حلاج شدست ابر و زند برف چو پنبه
لرزان من ازین حادثه چون خایهٔ حلاج
۴
گویی که یکی سید، مندیل عوض کرد
زان برف فراوان که نشسته به سرکاج
تصاویر و صوت

نظرات
احمد آذرکمان
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com
۸