
ملکالشعرا بهار
شمارهٔ ۲ - غزل
۱
یقین دِرُم اثر امشو به های های مو نیست
که یار مسته و گوشِش به گریههای مو نیست
۲
خدا خدا چه ثِمَر ای موذنا کامشو
خدا خدای شمایه خدا خدای مو نیست
۳
نمود خونمه پامال و خونبهامه نداد
زدم چو بر دَمَنش دست، گفت پای مو نیست
۴
بریز خونمه با دست نازِنین خودت
چره که بِیتر ازی هیچه خونبهای مو نیست
۵
بهار اگر شوِ صدبار بمیرُم از غم دوست
به جرم عشق و محبت، هنوز جزای مو نیست
نظرات
حیران
ناشناس
پیام رحیمی
مرتضی
علی خراشادی
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
محمد
رامین
مهدی بیژنی
پاسخ: متشکر از اطلاعرسانی شما، مشکل حل شد.
حمیدرضا حسن شاهی