
ملکالشعرا بهار
فقرۀ ۲
پسر من! کرفکاندیش بوی، نه گناهاندیش، چه مردم تا جاودان زمان زنده نی، چه چیز که آن مینوی (است)، بایستنیتر (پایندهتر)
۲
که جان پدرکرفه اندیش باش
بیآزار و به دین و خوش کیش باش
۳
چو باید شدن زین جهان ای پسر
نگر تا به مینو چه بایسته تر
۴
نباشدکس اندر جهان دیرپای
همان مینوی کرده مانده بجای
نظرات